فیلمهنر و سینما

نقد فیلم بابیلون | نقد و بررسی فیلم Babylon 2022

در این مقاله با نقد فیلم بابیلون با شما هستیم. آخرین ساخته دیمین شزل، فیلمی درباره سینماست و بخشی از تاریخ سینما را روایت می کند. دوران طلایی هالیوود و سال های گذار از سینمای صامت به سینمای ناطق. داستانی از عشق و اشتیاق سازنده و ویرانگر. در ادامه با مجله نوبل همراه باشید.

  • امتیاز: 7.6/10
  •  ژانر : تاریخی , درام , کمدی
  •  رده سنی : R
  •  کارگردان : damien chazelle
  •  محصول کشور : آمریکا
  •  ستارگان : brad pitt,margot robbie,Jean Smart

آخرین مورد از دیمین شزل، فیلمساز جوان آمریکایی-فرانسوی با استعداد، که پیش از این با فیلم های The Whip (2014)، LaLand (2016) و The First Man (2018) نشان داده است که هم در تکنیک و هم در احساسات و شخصیت پردازی مهارت دارد. داستان قلب تاریخ سینما. سال های طلایی هالیوود. دورانی که ستارگان بزرگی متولد شدند و سلطنت کردند و بودند کسانی که شب را با رویای ستاره شدن یا ورود به دنیای سینما سپری کردند.

بابل درباره همه این مردم است. درباره سینما و کسانی که مجذوب حضور در آن هستند. داستان ظهور و سقوط ستاره ها. درخشش و کمرنگ شدن رویاها. داستان دیوانه ها و دیوانه ها. راهی که بسیاری از فیلم‌ها پیش از این رفته‌اند، از بلوار سانست (بیلی وایلدر، 1950) تا روزی روزگاری در هالیوود (کوئنتین تارانتینو، 2019)، هر کدام تلاش کردند بخشی از این جهان را به نمایش بگذارند.

بابیلون از سال 1926 شروع می شود. در همان ابتدا، لوگویی که از پارامونت ظاهر می شود، با کیفیت تصویر و اندازه فریم خود، این نوید را می دهد که با فیلمی در یک دوره بزرگ از تاریخ روبرو هستیم. در اینجا با مانوئل (دیگو کالوا) سروکار داریم که آغازگر مهمانی های هالیوودی است. آدمی که در آن جاها کار کوچکی انجام می دهد و ارتباطش با سینما و صنعتش فقط به همین مهمانی ها محدود می شود، اما آرزو دارد که بتواند “کار واقعی و مهم” انجام دهد و روزی سر صحنه فیلم باشد و باشد. قادر به انجام کاری در این دوره .

نقد و بررسی فیلم Babylon 2022
نقد و بررسی فیلم Babylon 2022

بار اصلی روایت در بابل نیز برای روایت داستان مانوئل و نلی (مارگو رابی) به کار می رود. دو نفر که شیفته سینما هستند و می خواهند وارد صنعت فیلمسازی آن سال ها در هالیوود شوند. آنها در اولین مهمانی با هم آشنا می شوند و از همان ابتدا این مانوئل است که هوای نلی را دارد. اوست که نلی را با یک دروغ کوچک به مهمانی راه می دهد. در این میان، همانقدر که نلی شخصیتی دیوانه تر و بی بند و بارتر دارد، مانوئل منطقی تر و محتاط تر است. نلی مواد مخدر مصرف می کند و آنقدر دیوانه و شلوغ عمل می کند که برای حضور در صحنه یکی از فیلم های در حال تولید کمپانی کینوسکوپ انتخاب می شود.

مانوئل به دلیل همین چیزهای کوچک و اعتمادی که برای این موضوع به دست آورده است، علیرغم درخواست صریح او برای حضور در پست های مهم تری روی صحنه، مأمور می شود تا بازیگری کهنه کار و مشهور را به خانه بیاورد. همین موضوع و اعتماد و رابطه ای که بین آنها شکل می گیرد، پای مانوئل را به هالیوود و استودیو مترو گلدوین ماهر (MGM) باز می کند.

نقد فیلم امیلی (Emily) | امیلی محصول سال 2022

سکانس طولانی و درخشان اولین حضور مانوئل و نلی در صحنه فیلم نشان می دهد که هر دوی این افراد اگرچه به طور اتفاقی وارد این کار شده اند اما به دلیل عملکرد عالی در یک روز به افرادی تبدیل می شوند که مورد اعتماد مدیران و آنها تهیه کننده هستند و می توانید نقش ها یا کارهای مهم تری را به آنها بسپارید و انتظار نتیجه درخشان را داشته باشید. سکانسی که به موازات هم و با ریتمی تند در تدوین و اجرا روایت می شود و با خرده پیرنگ های عمدتاً طنزآمیز دیگری که بر جذابیت سکانس می افزاید.

از همان سکانس مهمانی اول، فیلم به معرفی شخصیت های دیگرش نیز می پردازد. یکی بازیگر معروفی است که مانوئل به خانه اش می آورد: جک کنراد (براد پیت). بابل نیز درباره اوست. بازیگری که در دوران صامت برای خودش شهرت دارد و فیلم‌هایش خوب می‌فروشند، مردم او را دوست دارند و او را می‌گیرند و زنان زیادی هستند که می‌خواهند با او باشند (که به نوعی یادآور شخصیت نورما دزموند در شاهکار بیلی وایلدر است) . فی ژو یک دیالوگ نویس است که میان‌آهنگ‌هایش برای فیلم‌های صامت می‌نویسد، اعتبار و اهمیت زیادی برای او به ارمغان آورده است. الینور هم منتقدی است که همه جا حضور دارد و برای خودش عمارت و امپراطوری ساخته و در آن خانه مجلل از فیلم و سینما می نویسد. اگرچه بابیلون بیشتر داستان مانوئل و نلی است، اما درباره این شخصیت ها و افراد دیگری مانند سیدنی پالمر و جورج و…

پس از گذشت نزدیک به یک ساعت از شروع فیلم – که تنها شامل سه سکانس است که نشان می دهد با چه سکانس های دیوانه کننده و عجیبی روبرو هستیم – فیلم وارد مرحله بعدی می شود. وقتی شخصیت ها به طور کامل معرفی می شوند، مشکل فیلم مشخص می شود و داستان روی ترن هوایی قرار می گیرد.

Babylon 2022
Babylon 2022

“همه چیز تغییر خواهد کرد.” این دیالوگی است که مانوئل به جک می گوید. در سفر به لس آنجلس، پس از تماشای اولین فیلم مکالمه و پس از دیدن واکنش تماشاگران، به تلفن عمومی می آید و به جک می گوید که صدا قرار است همه چیز را تغییر دهد. و این نیز نقطه عطفی در فیلم است. اینجاست که چرخشی بزرگ در موقعیت و سرنوشت شخصیت های معرفی شده رقم می خورد.

در سال 1928، در صحنه ای که برای فیلمبرداری در یکی از استودیوهای کینوسکوپ آماده شده بود، می بینیم که نلی برای ضبط یک سکانس ساده – که قبلاً برای او مانند آب خوردن بود – چه مجازات هایی را تحمل می کند و آن را تمام می کند. جایی که دوربین های فیلمبرداری به دلیل صدای بلندی که تولید می کردند باید در جعبه های بزرگ قفل می شدند تا صدای آنها در ضبط اختلال ایجاد نکند. قرار دادن و تنظیم ابزارهای ضبط صدا نیز با مشکلات زیادی مواجه بوده است. این موضوع در سکانسی که به صورت طنز نیز نوشته شده است، بهانه ای می شود تا شازل آغاز دردسرهای شخصیت هایش را روایت کند.

۱۰ فیلم ترسناک گوتیک برتر تاریخ

تقریبا از همان ابتدا مشخص است که قرار است با سکانسی روبرو شویم که شخصیت را در شرایط سختی قرار می دهد. از آن شات ها و درج های ثابت گرفته تا نقطه ای که نلی وارد صحنه می شود و دوربین پشت سر او بالا می رود و نورها را نشان می دهد. نورهایی با نورهای زیاد که روی صفحه منعکس می شود و حس آزار و گرما و سختی را به بیننده منتقل می کند. این سکانس از نظر کارگردانی و ایده های تدوین نیز جالب است و ریتم سکانس با تکرارهای ایجاد شده با موتیف های بصری در سکانس شکل می گیرد. سکانسی ساده که لحظه به لحظه پرتنش تر می شود، تا رسیدن به برداشت نهایی که ظاهراً موفق است، اما در نهایت معلوم می شود که دوربین در آن زمان عملاً ضبط نکرده است. علاوه بر این، در اینجا با نلی روبرو هستیم که نمی تواند خود را با الزامات صداگذاری فیلم ها وفق دهد.

صحنه دوم مهمانی مثل اولی مفصل نیست، اما تا حدودی شروع افول نلی را نشان می دهد. کسی که رفتارش نشان می دهد که ظرفیت این شهرت و ثروت را ندارد. نه او و نه پدرش. او در این مهمانی است که می شنود به خاطر صدایش به زودی از این صنعت و به عنوان یک ستاره حذف می شود.

پس از این، شاهد ظهور مانوئل و سیدنی هستیم، در حالی که افول جک را تماشا می کنیم (جایی که احساس می کند با حضور در آن سکانس آواز و رقصی که برای آن آماده نیست، دارد کار نفرت انگیزی انجام می دهد). مانوئل کارهای بهتر و بهتری انجام می دهد و ارتقا می یابد تا اینکه کینوسکوپ او را به عنوان تهیه کننده اجرایی استخدام می کند. قبل از آن، ایده او و سیدنی برای فیلمبرداری اجراهای سیدنی و گروهش نیز سیدنی و ام جی ام بود. شهرت و ثروت می آورد.

اما بعد از شخص سوم است که افول مانوئل و سیدنی آغاز می شود. طرف سوم جایی است که پروژه جاه طلبانه مانوئل برای احیای تصویر نلی با شکست مواجه می شود. پروژه ای که در واقع از عشقی بود که مانوئل به نلی داشت. عشقی که در شب اول مهمانی برای او شکل گرفت. شخص ثالث یک طرف برای نلی است که کل پروژه را خراب کند. انگار آنچه را که روی آن فرش گران قیمت می آورد، در واقع به مانوئل می آورد.

بررسی فیلم Babylon 2022
بررسی فیلم Babylon 2022

دومینوها ادامه می دهند و می روند. تغییرات بزرگ چیزهایی هستند که نمی توان با قطعیت درباره آنها نظر مثبت یا منفی داد. برای برخی خوب است و برای برخی دیگر بد. فرد باید بتواند خود را با این تغییرات وفق دهد. جک، پس از فروپاشی روانی خود به دلیل خودکشی جورج، کسی نبود که بتواند این تغییر بزرگ را مدیریت کند. او و نلی قربانی صدا و اجرای بدشان شدند و دیگر نتوانستند بایستند. سیدنی که احساس می کرد باید خودش را تغییر دهد (پوستش را تیره تر کند) و همرنگ جماعت شود، این هدیه را به جلسه اش داد و به سراغ همان کارهای کوچکی رفت که دوست داشت و همیشه انجام می داد.

نقد فیلم سه کام حبس

در این بین مانوئل هر کاری کرد تا با شرایط پیش برود. او خود را مانی نامید و خود را اسپانیایی معرفی کرد و با خانواده اش قطع رابطه کرد تا با این نفی هویت، خود را به آمریکا و هالیوود نزدیک کند. اما در نهایت عشق او به نلی و تلاشش برای پاک کردن اشتباه بزرگش باعث غرق شدن او شد.

افسردگی ای که در نهایت منجر به از دست دادن نلی و ترک لس آنجلس و دوری از کینوسکوپ و سینما شد (سکانس عجیب آشنایی با جیمز مک کی با بازی درخشان توبی مگوایر و آن گریم دراکولوار از جمله فراموش نشدنی های فیلم است). عشق او بی نتیجه ماند. او نلی را در آن شب فرار از دست داد و بیست سال بعد، دوباره با معشوق دیگرش ملاقات کرد. در سکانسی که کمی بیش از حد احساساتی، اما احساسی و یادآور سکانس معروف سینما پارادیزو (جوزپه تورناتوره، 1988) است. جایی که شزل با استفاده از نماهایی از سراسر تاریخ سینما به تمام فیلم های تاریخ سینما نیز ادای صریح می دهد. اینجاست که بابل به نامه ای عاشقانه برای سینما تبدیل می شود.

این پایان یک نکته جالب دیگر را نیز در خود دارد و این نکته در مقایسه با پایان بندی دیگر فیلم های شزل قابل توجه است. دو صحنه آخر در سه فیلم قبلی او به نگاه دو شخصیت قبلی به یکدیگر اختصاص داشت. نگاهی که گاهی انتقام جویانه (در شلاق)، گاهی عاشقانه (در لالالند) و گاهی نوستالژیک (در مرد اول). اما اینجا خبری از دو شخصیت نیست. داستان عاشقانه فیلم با مرگ نلی به پایان رسید (همان عمل نلی در مهمانی اول به نوعی تدفین جسد اوست که فیلم از ابتدا پیش بینی می کند) و حالا فقط عشق مانوئل به سینما باقی مانده است. بنابراین در شات پایانی فقط نگاه او را می بینیم. نگاه عاشقانه او به فیلمی که روی پرده می بیند او را به یاد گذشته طلایی می اندازد. نگاه و خاطره ای که خنده را در پایان این همه رنج برای او – و احتمالاً برای مخاطب – به ارمغان می آورد.

بابل راوی طلوع و سقوط است. داستان عاشقانه عاشقی به نام سینما که عاشقانش را می بلعد و نابود می کند. چیزی که هم سازنده و هم مخرب است. به قول حسین منزوی: عشق گاه حیات آفرین است و گاه جانسوز. البته فیلم ایراداتی دارد. می شد کوتاه کرد و می توان گفت پایان فیلم (از شخص ثالث به بعد) مثل بقیه فیلم قوی نیست. با تمام این اوصاف و علیرغم عدم استقبال منتقدان از این ساخته شزل، می توان گفت که با یکی از بهترین و هیجان انگیزترین تولیدات سال طرف هستیم.

 

منبع: rottentomatoes

این مطلب چقدر براتون مفید بود؟

مجله نوبل

سایت مجله نوبل یک سایت خبری و فرهنگی است که در زمینه‌های مختلفی از جمله تکنولوژی، فیلم و سینما، مد و استایل، سبک زندگی و ... فعالیت می‌کند. در این سایت شما می‌توانید به آخرین اخبار و گزارش‌ها در این حوزه‌ها دسترسی پیدا کنید و همچنین مقالات، نقد و بررسی فیلم‌ها، محصولات تکنولوژی و مد را مطالعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا