فهرست مطالب
فیلم سه تا ۹ (Triple 9) در ژانر جنایی، با حضور ستارگان مشهوری چون وودی هارلسون، کیت وینسلت، چویتل اجیوفور و گل گدوت، در سال ۲۰۱۶ به روی پرده سینما رفت و به دلیل بازیگران و داستان هیجانانگیزش، مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفت. اما علیرغم حضور بازیگران برجسته و فضای اکشن، فیلم سه تا ۹ (Triple 9) از ضعفهای روایی نیز رنج میبرد. منتقدان، شخصیتپردازی فیلم را غیراصلی و داستان را آشفته و غیرقابل پیشبینی توصیف کردهاند.
با این حال، فیلم Triple 9 برای طرفداران فیلمهای جنایی سرگرم کننده، مخصوصاً با حضور ستارگان محبوب، میتواند جذاب باشد. در ادامه با نقد فیلم triple 9 از مجله نوبل همراه ما باشید.
نقد فیلم triple 9 (سهتا ۹)
فیلم triple 9 با وجود بهرهمندی از بازیهای درخشان و سکانسهای اکشن جذاب، در ارائه داستانی منسجم و گیرا ناکام میماند. حضور ستارگانی همچون وودی هارلسون، کیت وینسلت و چویتل اجیوفور، تماشاگر را مجذوب خود میکند، اما روایت آشفته و درهمتنیده داستان، انسجام فیلم را از بین میبرد.
کارگردانی جان هیلکات، لحنی پرانرژی و سرشار از هیجان به فیلم میبخشد، اما ضعف در شخصیتپردازی و عدم انسجام در روایت، مانع از تبدیل شدن سه تا ۹ به تجربهای سینمایی عمیق و بهیادماندنی میشود. با این وجود، فیلم triple 9 برای مخاطبانی که به دنبال فیلمی سرگرمکننده و اکشن هستند، خالی از جذابیت نیست. اما اگر خواهان داستانی عمیق و شخصیتهای پرداختهشده هستید، سه تا ۹ ممکن است شما را راضی نکند.
پوششی از امیدواریها و ناامیدیها
فیلم اکشن جنایی «سهتا۹» امیدوار بود که به نیازها و تمایلات سینماگران بزرگسال پاسخ دهد. این فیلم، پیش از اکران خود، با کمپینهای تبلیغاتی فراوان، وعده میداد که تمامی ویژگیهایی که برای تبدیل شدن به یک تجربهی هیجان انگیز و جدی لازم است را در خود جای داده است. با این حال، علیرغم تلاشهای بسیار، «سهتا ۹» نتوانست در برنامههای موردانتظار مطبوعات و وبسایتها جای خود را پیدا کند.
این مسئله به دلیل عدم تطابق با تمرکز هالیوود بر فیلمهای مخصوص کودکان زیر ۱۳ سال بود. این انتقادات به زمینه نیازمندیهای مخاطبان بزرگسال تأکید میکند که میخواهند تجربههای متفاوت و عمیقتری را در سینما داشته باشند. امروزه، استودیوها دچار چالشی هستند که چگونه به داستانهای جذاب و جدی روشنا دست پیدا کنند، مگر اینکه با استفاده از نامآورانی چون دیکاپریو یا حضور در فصل جوایز، جلب توجه کنند.
چالش تعداد بازیگران و غیرقابل مدیریتی داستان
هیلکات با «سهتا ۹» به اوج ژانر دزد و پلیسی خود میرسد. این فیلم که در شهر آتلانتای مدرن روایت میشود، فضایی به مراتب خشنتر و تاریکتر از وسترنهای قبلی هیلکات دارد. شهر به مثابه میدان نبردی است که قانونمداران و قانونشکنان در آن جبههگیری کردهاند و خیابانها و بزرگراهها به صحنهی هنرنمایی آنها با سلاح تبدیل شدهاند.
یکی از نقاط قوت اولیه فیلم که در ادامه به چالش تبدیل میشود، تعداد زیاد شخصیتهای جذاب و پیچیده آن است. از سارقان بانک و اعضای باندهای خلافکاری گرفته تا مافیاها، سربازان جنگدیده، پلیسهای فاسد، خلافکاران خالکوبیشده و یک پلیس درستکار که در میان این آشوب گرفتار شده است، همگی در این فیلم حضور دارند.
حجم بالای شخصیتها در فیلم triple 9 باعث شده است که داستان فیلم شلوغ و پرهرجومرج به نظر برسد. در حالی که میتوان این شلوغی را جذاب دانست، اما در نهایت به عدم انسجام شخصیتها و ناتوانی آنها در درگیر کردن مخاطب منجر میشود.
با وجود اینکه بازیگران شناختهشدهای در این فیلم به ایفای نقش میپردازند، فقدان عمق شخصیتها مانع از درخشش آنها میشود. وودی هارلسون در نقش یک کارآگاه درستکار و بددهن، بهترین عملکرد را در بین بازیگران ارائه میدهد، اما در مجموع، بازیها در حد انتظارات نیستند.
ترکیب هنرمندی در فضاسازی و شخصیتپردازی
«سهتا ۹» ادای دینی به آثار مایکلمان و دیوید آیر در زمینه فضاسازی و شخصیتپردازی است. فیلم از همان ابتدا مخاطب را به دنیایی غوطهور میکند که اکثر شخصیتهایش از نظر اخلاقی خاکستری هستند. در سکانس افتتاحیه، شاهد سرقت مسلحانه از یک بانک توسط گروهی از سارقان هستیم که پس از گیر افتادن در ترافیک، از روی سقف ماشین به مردم شلیک میکنند.
این گروه شامل مایکل (با بازی چیوتل اجیفور) رهبر باند، راسل (با بازی نورمن ریداس) راننده و گیپ (با بازی آرون پاول) برادر معتاد و بیاعصاب راسل میشود. دو پلیس فاسد به نامهای مارکوس (با بازی آنتونی مکی) و جورج (با بازی کلیفتون کالنیز) نیز به آنها ملحق میشوند.
بیشتر اعضای این گروه از نظامیان یا پلیسهای سابق تشکیل شدهاند و در کار خود حرفهای هستند. هدف آنها فقط پولدار شدن است، اما مشکلی که با آن روبرو هستند، معامله با فردی غیرقابل اعتماد به نام آیرینا (با بازی کیت وینسلت) است. آیرینا همسر رییس مافیای روسی آتلانتا است و لهجهی روسی او بهطرز اغراقآمیزی تصنعی به نظر میرسد.
این گروه که برای تسویه حساب بدهیهای معوق خود تحت فشار هستند، تصمیم میگیرند در آخرین سرقت خود به ساختمان امنیت ملی دستبرد بزنند. اما این تمام ماجرا نیست. «سهتا ۹» که به نظر میرسد متریال کافی برای یک فیلم جنایی دو ساعته را دارد، با اضافه کردن چند شخصیت و خط داستانی دیگر، پیچیدگی داستان را به سطحی دیگر ارتقا میدهد.
عنوان فیلم به کدی در سیستم پلیس اشاره دارد که برای اعلام زخمی یا کشته شدن یک مامور خودی استفاده میشود. در این راستا، گروه خلافکاران برای اینکه زمان کافی برای سرقت از ساختمان امنیت ملی را داشته باشند، باید یک پلیس را از سر راه خود بردارند. هدف آنها کریس (با بازی کیسی افلک)، همکار جدید مارکوس است.
در همین حین، عموی کریس، کارآگاه آلن (با بازی وودی هارلسون) مسئول بررسی سرقت بانک در سکانس افتتاحیه فیلم میشود. در این میان، الینا (با بازی گال گادوت) که از مایکل صاحب فرزند است، گاه به گاه در داستان ظاهر میشود. حضور الینا باعث میشود که شخصیت بیرحم وینسلت از فرزند مایکل به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
با اضافه شدن این شخصیتها و خطوط داستانی، «سهتا ۹» به فیلمی پرپیچوخم و جذاب تبدیل میشود که مخاطب را تا انتها درگیر خود نگه میدارد.
کمبود تعمق و توسعه کاراکتری در «سهتا ۹»
«سهتا ۹» برای اینکه به سطح آثار الهامبخشی مانند «مخمصه» مایکلمان برسد، باید در سه زمینه کلیدی عملکرد قابل قبولی ارائه میداد: شخصیتپردازی، سکانسهای اکشن و فضاسازی بصری. متاسفانه، فیلم در هر سه مورد با چالشهایی روبرو است. در زمینه شخصیتپردازی، «سهتا ۹» عمق و انسجام کافی را ندارد. با وجود تلاش فیلم برای به رخ کشیدن سبک بصری خود، آتلانتای فیلم حتی به یک سوم جذابیت لس آنجلس «مخمصه» هم نمیرسد.
بهترین لحظات فیلم زمانی رقم میخورند که شخصیتها در دل زندگی روزمره شهر روبروی هم قرار میگیرند و تنش به اوج خود میرسد. اما انتظار خلاقیت یا هیجان نفسگیر در طراحی اکشنها را نداشته باشید.
مشکل اصلی فیلم، فقدان عمق در شخصیتهای متعدد آن است. تنها چیزی که از آنها میدانیم، نقشهای کلی آنها در داستان است. به عنوان مثال، دانیل پانابیکر از «مردگان متحرک» در نقش راننده گروه ظاهر میشود و جسی پینکمن، درست مانند «برکینگ بد»، یک معتاد بیتوجه است که هر لحظه ممکن است دردسر آفرین شود.
نکته عجیب اینجاست که با وجود بیرحمی گروه، هیچ تلاشی برای حذف این عضو خطرناک انجام نمیشود. در نهایت، «سهتا ۹» به دلیل عدم انسجام در شخصیتها و فقدان عمق در داستان، از رسیدن به پتانسیل کامل خود باز میماند.
کلام پایانی
اگر فقدان عمق شخصیتها به طور منفی بر صحنههای اکشن و نبرد فیلم تاثیر نمیگذاشت، این موضوع میتوانست تا حدی قابل چشمپوشی باشد. در این صورت، تماشاگر میتوانست فارغ از شناخت شخصیتها، از هیجان و سرگرمی صحنههای اکشن لذت ببرد.
اما مشکل فیلم triple 9 اینجاست که ضعف شخصیتپردازی به طور مستقیم بر جذابیت اکشنها نیز تاثیر منفی میگذارد. به خصوص در سکانس پایانی فیلم، تماشاگر به دلیل تعداد زیاد شخصیتها و عدم شناخت کافی از آنها، نگرانی و اضطراب لازم را برای سرنوشت آنها تجربه نمیکند.
نه تنها قهرمانان فیلم به اندازه کافی جذاب و دوستداشتنی نیستند، بلکه شخصیتهای شرور نیز عمق و ابعاد لازم را ندارند. برای درک بهتر این موضوع، میتوان رویارویی کیت وینسلت و چیوتل اجیفور را با رویارویی رابرت دنیرو و آل پاچینو در فیلم «مخمصه» و دیگر آثار مایکلمان مقایسه کرد. در «سهتا ۹»، رابطه این دو بازیگر فاقد هرگونه احساس و ویژگی خاصی است، در حالی که رویارویی دنیرو و پاچینو در «مخمصه» به یکی از سکانسهای ماندگار تاریخ سینما تبدیل شده است.
در نگاه اول، به نظر میرسد که حضور تعداد زیاد بازیگر در صحنههای نبرد فیلم میتواند به هیجان و آشوب آن بیفزاید. اما در عمل، این اتفاق رخ نمیدهد. شاید اگر فیلم تعداد شخصیتهای خود را محدود میکرد و زمان بیشتری را به پرداخت آنها اختصاص میداد، اکشنهای خیابانی که یکی از نقاط قوت فیلم و این ژانر هستند، میتوانستند جذابتر و تاثیرگذارتر باشند.
در نهایت، «سهتا ۹» برای طرفداران سرسخت ژانر دزد و پلیس میتواند سرگرمکننده باشد، اما برای مخاطبان عام که به دنبال یک فیلم مستحکم و بحثبرانگیز در این ژانر هستند، ناامیدکننده خواهد بود.
ممنون که تا انتهای نقد فیلم triple 9 با مجله نوبل همراه بودید، نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط: