۱۰ فیلم با رنگ احساس | پالت های رنگی در فیلم
فهرست مطالب
- ۱. آوازهایی از طبقهی دوم (Songs from the Second Floor) – حس جدایی و بی علاقگی
- ۲. در حال و هوای عشق (In the Mood for Love) – حس عشق
- ۳. سوسپیریا (Suspiria) – حس ترس
- ۴. سقوط (The Fall) – حس شگفتی
- ۵. Tokyo Drifter – حس جنون و آشفتگی
- ۶. بازگشت (Volver) – حس پذیرش
- ۷. به خلاء وارد شو (Enter the void) – حس مرگ
- ۸. فریادها و نجواها (Cries and Whispers) – حس رنجبردن
- ۹. چترهای شربورگ (The Umbrellas of Cherbourg) – حس لذت مالیخولیایی
- ۱۰. کفشهای قرمز (The Red Shoes) – حس وسواس
وقتی صحبت از ساخت هنر و سینما در دست استاد می شود ، اصطلاح پالت رنگ شامل اجزای زیادی است. از عکاسی گرفته تا طراحی لباس ، چهره نهایی فیلم که برای تماشاگران سینما نمایش داده می شود بستگی زیادی به استفاده از رنگ دارد. البته ، گاهی اوقات نادیده گرفته می شود یا به طور کامل استفاده نمی شود. در سوی دیگر طیف ، این بوم رنگارنگ می تواند احساسات شما را برانگیزد و تأثیر احساسی فیلم را بر شما دوچندان کند. بنابراین در این لیست ، ما 10 ویدئویی را به شما معرفی کرده ایم که از رنگ برای نشان دادن یک احساس خاص و ایجاد یک احساس منحصر به فرد در شما استفاده کرده اند. در ادامه با مجله نوبل همراه باشید.
۱. آوازهایی از طبقهی دوم (Songs from the Second Floor) – حس جدایی و بی علاقگی
- محصول: ۲۰۰۰ / کشور سوئد، نروژ و دانمارک
- کارگردان: روی آندرشون
- بازیگران: لارش نورد، استفان لارشون، بنگت کارلسون و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۶ از ۱۰
روی اندرسون در همه فیلم های خود با میزانسن های بزرگ و ثابت از طیف رنگ یکسانی استفاده می کند و داستان از اینجا شروع می شود. از خاکستری بی روح ، رنگهای اصلی که وجود ندارند و رنگهای سرد و غم انگیز ، رنگهای استفاده شده در این فیلم چهره های منفردی از زندگی را نشان می دهد که با احساسات شخصیت ها و انگیزه های آنها سازگار است.
این افراد با سبک خاص تزئین شده فیلم و بازیگرانی که به نظر می رسد از فیلم رابرت آلتمن آمده اند ، در سوئد سفر می کنند و سعی می کنند معاشرت کنند و ارتباط واقعی با یکدیگر داشته باشند. دنباله هایی به روایت اضافه می شود ، اما شخصیت ها هرگز نمی توانند با هم صادق باشند و حقیقت را به یکدیگر بگویند. بنابراین استفاده اندرسن از رنگهای بی جان و غم انگیز ما را بدون توجه به احساسی که شخصیت های داستان دارند به ما انگیزه می دهد و ما درست در وسط آن هستیم. اندرشون با استفاده از سه عکاس و نگاهی دقیق به افراد ، به جایگاه قبلی خود در صحنه فیلمسازی باز می گردد و از آن پس از این رنگ ها در فیلم های خود استفاده کرده است.
۲. در حال و هوای عشق (In the Mood for Love) – حس عشق
- محصول: ۲۰۰۰ / کشور هنگ کنگ و فرانسه
- کارگردان: وونگ کار وای
- بازیگران: مگی چانگ، تونی لیانگ، سیو پینگ لام و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸٫۱ از ۱۰
این فیلم که توسط کریستوفر دویل و مارک لی پینگ بین ، بیش از 18 ماه فیلمبرداری شده است ، وونگ کار وای دارای هر رنگ مملو از دود ، فلاش های نئونی و باران است ، احساس نیاز به عشق. برای انتقال. به ویژه ، مردم به رنگهای خاص زرد در آپارتمان و گیاهان سبز اعتقاد دارند ، اما رنگ پارچه های قرمز ، کت و موکت و روتختی و وجود فراگیر این رنگ در اجزای دیگر که فیلم را با احساس عشق پر می کند. به
بنابراین عنوان فیلم و زوج بازیگری منحصر به فرد آن با یکدیگر سازگار هستند. با تمام تنهایی در میان شلوغی و شلوغی آپارتمان های هنگ کنگ ، انزوا در شهر یا رفتار بانزخت روی پله ها ، تماشاگران تمام این حضور قرمز را نشانه عشق می دانند ، درست در مقابل شخصیت واقعی شخصیت داستان. یکی پس از دیگری ، فریمرها بسیار دقیق و متعادل طراحی شده اند و از رنگ مناسب استفاده شده است ، که موضوع اصلی فیلم در هر تصویر از فیلم است. این فیلم واقعاً نشان می دهد که چگونه رنگ مورد نظر موضوع اصلی فیلم را به مخاطب منتقل می کند و آن را نشان می دهد.
۳. سوسپیریا (Suspiria) – حس ترس
- محصول: ۱۹۷۷ / کشور ایتالیا
- کارگردان: داریو آرجنتو
- بازیگران: جسیکا هارپر، استفانیا کاسینی، فلاویو بوچی و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۴ از ۱۰
چگونه می توان از رنگ برای نشان دادن ترس استفاده کرد؟ وقتی داریو آرژنتو ، استاد فیلم های کمدی ایتالیایی ، در وسط قرار دارد ، از همه رنگ ها بیشترین استفاده را می کند تا ترس را در چشم و ذهن مخاطبان خود ایجاد کند. از پارچه های سایه دار قرمز ، آبی مرطوب عجیب و طرح بوقلمون که با نور نئون روشن شده اند و رنگهای فراوان به کار رفته در تصاویر لوچیانو توولی ، نوعی ترس را نشان می دهد.
از سکانس اولیه قتل اپرا آغشته به دیوارها و نور قرمز ، هر جفت چشمی می تواند بگوید که فیلم از قوانین معمول سینما پیروی نمی کند. از طریق رنگ و طیف خاصی از قرمز است که می بینیم شخصیت سوزی ، با بازی جسیکا هارپر ، با این واقعیت تأسف بار مواجه می شود که مدرسه باله او در واقع پناهگاه مخفی جادوگران است. مملو از صحنه هایی که از نوعی رنگ قرمز استفاده می کنند که چیزی جز ترس تا مرگ ، قتل ، آداب و رسوم شیطانی و توهم را نشان نمی دهد ، هیچ چیز برای آشکار کردن کامل ترس باقی نمی ماند.
این فیلمی است که قوانین و پالت رنگی خاص خود را می سازد که هیچکس قبلاً ندیده است و تحت هدایت فوق العاده آرژنتو ، این رنگ ها تصویر ذهنی مخاطب را از مفهوم ترس از ناشناخته ها تغییر می دهد.
۴. سقوط (The Fall) – حس شگفتی
- محصول: ۲۰۰۶ / کشور آمریکا و هندوستان
- کارگردان: تارسم سیگ
- بازیگران: لی پیس، جاستین ودل، دانیل کالتاجیرونه و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۱ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۸ از ۱۰
این فیلم که در بیش از 20 کشور جهان فیلمبرداری شده است ، مطمئناً آنقدر متنوع و آنقدر عجیب خواهد بود که تماشاگران از دیدن آن به وجد می آیند. در این فیلم فانتزی ، یک ماجراجویی معنوی توسط تارسم سینگ ، که در آن بدلکار مجروح داستان دختری جوان را با دست شکسته در سال 1915 در لس آنجلس روایت می کند. یعنی دوباره تبدیل کنید.
انتخاب یک قاب یا رنگ خاص ممکن است باشد ، اما فیلم ، توسط کالین واتکینسون ، طراحی و رنگ فیلم را ایجاد می کند ، شگفتی محض از دوران باستان تا فولکلور و فانتزی و احساس قرون وسطایی و همه چیز در بین آنها. و سعی کنید خودنمایی کنید. همه جاهای دیدنی جهان که در این فیلم نشان داده می شود گاهی به شکل تیره با بافت خاص و بیابانی و پوشیده از ابر نمایش داده می شود و هیچ انتخابی برای ایجاد یک صحنه اصلی نادیده گرفته نشده است.
این فیلم بیشتر شبیه یک مستند است ، اما در اجرا نیست. اما در هر یک از تنظیمات و رنگ هایی که برای رنگ آمیزی دوباره به تخیلات ما و جرقه تازه در آن استفاده شده است. نه تنها به دلیل داستان ، بلکه به دلیل اینکه خود داستان به ما گفت ، ما ترجمه خود را از این سرزمین های عجیب تفسیر و ترجمه کردیم و به شگفتی خود از دنیای اطراف خود افزودیم.
۵. Tokyo Drifter – حس جنون و آشفتگی
- محصول: ۱۹۶۶ / کشور ژاپن
- کارگردان: سیجون سوزوکی
- بازیگران: تتسویا واتاری، چیکو ماتسوبارا، هیدیاکی نیتانی و …
- امتیاز متاکریتیک: ___
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۲ از ۱۰
آنچه در اصل یک فیلم یاکوزا است ، با همه استعاره های گانگستری ، هنر اسیدی ، واقعاً خود را با رنگ های متنوع و بیش از حد مینیمالیستی سیجون سوزوکی نشان می دهد. این که آیا شخصیت اصلی ما ، ققنوس تتسو ، سیاه و سفید می جنگد ، یک کولاک سفید ، یا یک باشگاه جاز دائماً در حال تغییر که رنگ اصلی آن با سفید ترکیب شده است ، غیرقابل پیش بینی است و هیجان غیرقابل کنترل این شیوه استفاده. رنگ باعث می شود که از فیلم یک رفتار خشن و وحشیانه دریافت کنیم.
سوزوکی همیشه در مورد آزمایش و خطا در سبک فیلمسازی صحبت کرده است و با فیلمبرداری شیگیوشی مین ، ما نمی دانیم هر بار چه انتظاری داریم. به عنوان مثال ، اتاق های سفید باشگاه از زرد به قرمز و بنفش تغییر رنگ می دهند که همه آنها در واقع توضیحی است بر آنچه در ذهن این ضد قهرمان ها و جنایتکاران می گذرد و گاهی فقط به این دلیل که خوب و خنک به نظر می رسد! صرف نظر از این موضوع ، به فیلم انرژی و سر و صدای زیادی می دهد و سرگرمی های هیجان انگیز زیادی به فیلم می دهد. وقتی فیلم 83 دقیقه ای خیلی سریع به پایان برسد ، شما عملاً هر رنگی را که بخواهید عمداً می بینید ، اما مطمئن نیستید که چگونه آن را درک کنید ، که باعث ایجاد سردرگمی و دیوانگی فوری می شود.
۶. بازگشت (Volver) – حس پذیرش
- محصول: ۲۰۰۶ / کشور اسپانیا
- کارگردان: پدرو آلمودوار
- بازیگران: پنهلوپه کروز، کارمن مائورا، لولا دوئنیاس و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۶ از ۱۰
وقتی وارد دنیای Almod وار var می شوید ، می دانید که به لطف طراحی صحنه توسط آنتون گومز و عکاسی توسط خوزه لوئیس آلکاین ، رنگ های فریبنده و فریبنده ای را خواهید دید. در حالی که فیلم به سبک ملودرام روایت می شود ، با بی شمار ژانر شامل تراژدی ، رئالیسم جادویی و حتی کمدی ، رنگ های موجود همه این ژانرها را به تصویر می کشد.
آلمدوار دنیای خودش را ایجاد می کند و در اینجا قرمز انفجاری ، آبی نوزاد ، سبز پر رنگ و همه رنگهای اصلی دیگر که آب را چرب و مرطوب می کند ، تصویری از تولد ، زندگی و مرگ و هر رویدادی را به تصویر می کشد. بین آنها. می کشند. این رنگها سرانجام با همه ژانرها و تغییرات لحن فیلم ترکیب می شوند ، که در نهایت منجر به پذیرش جهانی در مورد آلمدوار ، مانند دیگر فیلمهایش ، با دستان خود می شود. این همزمان است با شخصیت هایی که به گذشته خود و در واقع اشتباهات خود ، بازگشت ها ، دروغ ها و انکارها و قتل اعتراف می کنند.
با استفاده از رنگ ها ، ما تحت تأثیر روانشناختی قرار می گیریم و با خوشحالی وارد دنیای شخصیت ها و احساسات آنها می شویم و از همه مهمتر ، احساساتی که شخصیت های داستان قرار است با آنها درگیر شوند. بدون رنگ قوی که این حس پذیرش را ایجاد کرده بود ، فیلم نمی توانست اینقدر قوی و تکان دهنده به نظر برسد.
۷. به خلاء وارد شو (Enter the void) – حس مرگ
- محصول: ۲۰۰۹ / کشور فرانسه، آلمان و ایتالیا
- کارگردان: گاسپار نوئه
- بازیگران: ناتانیل براون، پاز د لا ورتا، اد اسپیر و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۳ از ۱۰
فیلم را به گاسپار نوئه و فیلمبردار او بنوا دبی بسپارید تا فیلمی با مضمون مواد مخدر با تجربیات فرا انسانی و معنوی بسازند که فقط می تواند حس مرگ در توکیو را به مخاطب القا کند. از DMT Identification تا Death Book تبتی ها و البته یک صحنه مرگ واقعی از نظر شخصیت اصلی فیلم و اساساً از نظر دوربین ، رنگ های نئونی به کار رفته در فیلم و استفاده از رنگ مشکی به نظر می رسد تا تو را به مرگ بکشاند
با استفاده از الگوی ویرایش برش به صفحه سیاه و بازگشت به عقب و دیدن صحنه هایی که والدین شخصیت ها در آن می میرند ، داستان اسکار و لیندا ، که از دیدگاه اسکار و روح معلق او نشان داده شده است ، با تمام چراغ هایی که شهر توکیو را احاطه کرده اند به ما این احساس را می دهد که انسان ها بعد از دیگری وارد بعد می شوند. با قرار دادن سبک ، لحن ، موسیقی و محتوای فیلم ، رنگ های نئون بسیار اشباع شده خیابان ها ، فروشگاه های اسباب بازی و مینیاتورهای توکیو و حتی نرمی روز در پارک ها به ما حس می دهند بودن در دنیایی دیگر چیزی که قبلاً تجربه نکرده بودیم. شاید ما مرده ایم و در زندگی پس از مرگ زندگی می کنیم یا در شکل دیگری تجسم می یابیم؟ کی میدونه تفاسیر زیادی وجود دارد ، اما استفاده از رنگ های خاص در این مناظر خاص به ما حس سفر نهایی و مرگ را می دهد.
۸. فریادها و نجواها (Cries and Whispers) – حس رنجبردن
- محصول: ۱۹۷۲ / کشور سوئد
- کارگردان: اینگمار برگمان
- بازیگران: هاریت آندرشون، کاری سیلوان، اینگرید تولین و …
- امتیاز متاکریتیک: ـــ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸٫۱ از ۱۰
اینگمار برگمان در یک نقل قول معروف می گوید: “همه فیلم های من را می توان سیاه و سفید تصور کرد.” به جز فریادها و زمزمه ها ». در این فیلم ، او داستان دو خواهر و یک خدمتکار را روایت می کند که با مرگ آرام بزرگترین از این سه نفر روبرو می شوند. فیلمبردار این فیلم که کسی نیست جز اسون نیکویست ، استفاده از رنگ های قرمز ، سفید و مشکی باعث می شود ما بار سنگینی از رنج را در فیلم احساس کنیم ، که در نهایت هر مخاطبی را به بهترین شکل ممکن خسته و درمانده می کند. به
از اتاق هایی که صبح ها پر از لباس های قرمز ، سفید زنانه و لباس های مشکی است ، حس پوسیدگی یا حضور مزاحم در اتاق به ما دست می دهد ، درست مثل این سه خواهر. مهمتر از همه ، تمام احساساتی که عمیقا رها شده و دفن شده اند در روزهای پایانی قبل از رسیدن مرگ دست نخورده باقی می مانند و همه را رنج می دهد.
با وجود این واقعیت که این فیلم یک کار زیبا و در عین حال دلخراش است ، ما این زنان رنج دیده را در قلب فیلم احساس می کنیم ، که به لطف طراحی صحنه و تصویربرداری بی نظیر آن و حتی در اوج خاصی از فیلم ، ما رنگ ها را می بینیم درست جلوی چشم ما تغییر می کند. می توان گفت این ویژگی تغییر رنگ یک ویژگی جادویی است که حتی در بالاترین سطح سرخوردگی خود را نشان می دهد و فقط برگمان و نیکویست می توانند به چنین ویژگی دست پیدا کنند.
۹. چترهای شربورگ (The Umbrellas of Cherbourg) – حس لذت مالیخولیایی
- محصول: ۱۹۶۴ / کشور فرانسه و آلمان غربی
- کارگردان: ژاک دمی
- بازیگران: کاترین دنو، آن ورنون، نینو کاستلنووو و …
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۸ از ۱۰
با شخصیت ها و دنیایی که ظاهراً با نقاشی طراحی شده است ، مقاومت در برابر جادوی این موزیکال پیشرو پر از ژاک دمی سخت است ، اما با پیشرفت فیلم ، آن رنگ ها یکی یکی جلوی چشم ما می آیند.
همانطور که فیلم گام به گام پیش می رود و شخصیت کاترین دنو در حالی مورد آزمایش قرار می گیرد که عشقش او را ترک کرده است ، رنگهای دل انگیز و پر جنب و جوش بنفش ، صورتی و زرد ناگهان محو می شوند تا خاکستری مات در انتهای فیلم ، فضا می آموزد. دمی دقیقاً می داند که جهان او باید با فیلمبرداری ژان ربیع همراه باشد. در واقع این تعادل و تغییر رنگ است که به احساسات شخصیت های داستان مربوط می شود.
در پایان ، رنگ ها لذت عاشق شدن و تمام احتمالات پس از این پدیده را به تصویر می کشند و در پایان ، او با واقعیت هایی روبرو می شود که در رنگ های این دنیای خیالی منعکس می شود. صحنه های خاص و جهانی که نقاشی می شوند باعث می شوند ما تمام لذت و سرزندگی و تخیل پنهان شده در پشت آن را احساس کنیم و فیلم با این واقعیت به پایان می رسد.
۱۰. کفشهای قرمز (The Red Shoes) – حس وسواس
- محصول: ۱۹۴۸ / کشور انگلیس
- کارگردان: مایکل پاول و امریک پرسبرگر
- بازیگران: آنتون والبروک، ماریوس گورینگ، مویرا شیرر و …
- امتیاز متاکریتیک: ـــ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸٫۴ از ۱۰
ماهیت فیلم و باله ای که آن را به تصویر می کشد با وسواس رقصنده در بی عیب و نقص بودن سروکار دارد. بنابراین تعجبی ندارد که Archers (دو کارگردان مایکل پاول و American Pressberger ، که بیشتر با نام شرکت Archers شناخته می شوند) از تکنیک تکنیک رنگ در زمانی که رنگها زیاد و دقیق هستند استفاده کردند.
ساختار فیلم می تواند با وسواس خاصی درباره وسواس بد مویرا در اجرای باله های کفش قرمز ، که منجر به رنگ های پر جنب و جوش می شود ، مقابله کند. سپس عیب واقعی جایی است که فیلم به یک فانتزی تاریک تبدیل می شود ، درست مانند یک رویا تب دار ، و پس از وسواس عاشقانه آنتون والبروک با شیرر ، منجر به فضای داخلی تاریک می شود تا قسمتهایی که تقریباً اهریمنی هستند. کمانداران به لطف فیلمبرداری منحصر به فرد جک کاردیف که معمولاً دو کارگردان را همراهی می کند و طراحی صحنه توسط آرتور لاوسون ، باله های اپرا را از رنگ ها ایجاد کردند.
در یک کلام ، این فیلم یکی از بهترین فیلم هایی است که از روش تکنیک کالری استفاده کرده است. هیچ رنگ ، بافت ، سایه یا نوری از صحنه های وسیع این اثر به جا نمانده است ، حتی چهره خون آشام والبروک. هیچ فیلم بهتری برای عاشقان سیتما که وسواس رنگ ها دارند وجود ندارد.
منبع: مجله دیجیکالا